شعر عاشقانه بوسه از فروغ فرخزاد
در دو چشمش گناه می خندید
بر رخش نور ماه می خندید
در گذرگاه آن لبان خموش
شعله یی بی پناه می خندید
شرمناک و پر از نیازی گنگ
با نگاهی که رنگ مستی داشت
در دو چشمش نگاه کردم و گفت
باید از عشق حاصلی برداشت
سایه یی روی سایه یی خم شد
در نهانگاه رازپرور شب
نفسی روی گونه یی لغزید
بوسه یی شعله زد میان دو لب
عاشقانه | شعر غمناک | اشعار فروغ فرخزاد
- شعر عاشقانه
- 3,693 بازدید
- بدون نظر
صفحه اصلی