اس ام اس عاشقانه سری سیزدهم اسفند ۹۶ و ۲۰۱۷
اس ام اس عاشقانه سری سیزدهم اسفند ۹۶ و ۲۰۱۷
یک نفر یک جایی رو یایش لبخند توست
احساس می کند که دنیا واقعا با ارزش است …
هروقت احساس تنهایی کردی این حقیقت را به خاطر داشته
باش یک نفر یک جایی در حال فکر کردن به توست…
اس ام اس عاشقانه
یادت باشه که یادت بیارم که یادت بدم که یاد بگیری که بیادتم .
اس ام اس عاشقانه
گر جفای روزگار تکه کند قلب مرا،
روی هر تکه نویسم نام زیباى تو را
اس ام اس عاشقانه
یک نفر یک جایی رو یایش لبخند توست
احساس می کند که دنیا واقعا با ارزش است …
هروقت احساس تنهایی کردی این حقیقت را به خاطر
داشته باش یک نفر یک جایی در حال فکر کردن به توست…
اس ام اس عاشقانه
یادت باشه که یادت بیارم که
یادت بدم که یاد بگیری که بیادتم .
اس ام اس عاشقانه
گر جفای روزگار تکه کند قلب مرا،
روی هر تکه نویسم نام زیباى تو را
اس ام اس عاشقانه
پیامی میزنم اینک برایت / به جبران پیام های زیادت
از آن بابت پیامی میفرستم / بدانی بنده هم هستم به یادت
اس ام اس عاشقانه
هیچ صبحانه ای طعم لبخند نخواهد داد،
از فردا، حالا که ساز میروم میروم میزنی،
خورشید بی عسل نگاهت هر
صبح از طلوعش پشیمان خواهد شد
اس ام اس عاشقانه
بگذار سرنوشت هر راهی را
که می خواهد برود ، راه ما جداست
، ابرها هم هرچه می خواهند ببارند ، چتر ما خداست .
اس ام اس عاشقانه
می نویسم خاطرات از روی درد
تا بدانی دوریت با من چه کرد .
اس ام اس عاشقانه
آنکه هر روز هوس سوختن ما می کرد
کاش امروز بود و تماشا می کرد .
اس ام اس عاشقانه
عاشق شدم و محرم این کار ندارم
فریاد که غم دارم و غمخوار ندارم
بسیار شدم عاشق از این پیش
آن صبر که هر بار بود این بار ندارم .
اس ام اس عاشقانه
آمدی از اشتباه اینجا به راه دیگری
باز شادم کن شبی با اشتباه دیگری .
اس ام اس عاشقانه
میگم شبا ستاره ها تا میتونن دعات کنن
نورشونو بدرقه ی پاکی خنده هات کنن .
اس ام اس عاشقانه
طعنه بر طوفان مزن ، ایراد بر دریا مگیر
عاشق ساحل شدن موج را دیوانه کرد .
اس ام اس عاشقانه
اگر مرگ نبود زندگی بی ارزشترین کالا بود ,
زیبایی نبود , خوبی هم شاید نبود…
اس ام اس عاشقانه
اگر عشق نبود به کدامین بهانه می خندیدیم و می گریستیم؟
کدام لحظه ی ناب را اندیشه می کردیم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بیگمان پیش تر از اینها مرده بودیم , اگر عشق نبود…
اس ام اس عاشقانه
اگر کینه نبود قلبها تمام حجم خود را در اختیار عشق
می گذاشتند و من با دستانی که زخم خورده ی توست
گیسوان بلند تو را نوازش می کردم…
و تو سنگی را که من به شیشه ات زده بودم به یادگار نگه می داشتی و
ما پیمانه هایمان را شبهای مهتابی به سلامتی دشمنانمان پر میکنیم…
دیدگاهتان را بنویسید