شعر غمناک رمیده از فروغ فرخزاد

شعر غمناک رمیده از فروغ فرخزاد

شعر غمناک

شعر رمیده از فروغ فرخزاد

نمی دانم چه می خواهم خدا یا
به دنبال چه می گردم شب و روز
چه می جوید نگاه خسته من
چرا افسرده است این قلب پر سوز
ز جمع آشنایان میگریزم

ادامه مطلب ...

شعر غمگین خوابی و خماریی از شهریار

شعر غمگین خوابی و خماریی از شهریار

شعر غمگین

شعر غمگین خوابی و خماریی از شهریار

دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود
شاهد عشق و شبابم به کنار آمده بود
در کهن گلشن طوفانزده خاطر من
چمن پرسمن تازه بهار آمده بود
سوسنستان که هم آهنگ صبا می رقصید

ادامه مطلب ...

شعر عاشقانه شب و هوس از فروغ فرخزاد

شعر عاشقانه

شعر عاشقانه

شعر عاشقانه شب و هوس از فروغ فرخزاد

در انتظار خوابم و صد افسوس
خوابم به چشم باز نمیآید
اندوهگین و غمزده می گویم
شاید ز روی ناز نمی آید
چون سایه گشته خواب و نمی افتد

شعر عاشقانه

در دامهای روشن چشمانم
می خواند آن نهفته نامعلوم
در ضربه های نبض پریشانم
مغروق این جوانی معصوم
مغروق لحظه های فراموشی

ادامه مطلب ...